نرخ بازگشت سرمایه که با (ROI) Return on Investmentنیز شناخته میشود، یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان میدهد.
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است .
نرخ بازگشت سرمایه درصدی از سود سرمایهگذاری به نسبت ارزش اولیه سرمایهگذاری آن است. این نرخ، پتانسیل بازده سرمایه را از یک سرمایهگذاری تا مقایسه برای چندین سرمایهگذاری فراهم میکند.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
بازگشت سرمایه (ROI) به بیان ساده، سود حاصل از سرمایه گذاری نسبت به کل هزینه پرداختی است. بر این اساس میتوانیم خیلی ساده فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را بهصورت زیر به دست آوریم:
برای اینکه بتوانید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را بر اساس درصد حساب کنید، میتوانید نتیجه بالا را در ۱۰۰ ضرب کنید.
به زبان سادهتر، ROI یعنی نسبت سود بهدستآمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است؛ بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایه گذاری انجامشده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی با بازده بالاتر، استفاده کنیم، میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوار باشیم. درواقع باید بررسی کنیم هزینهها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
سرمایهگذاران، نهتنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایه گذاریشان، بلکه برای مقایسه عملکرد سرمایه گذاریهای مختلف در انواع و اندازههای متفاوت هم از این نسبت استفاده میکنند.
ROI چه کاربردی دارد؟
بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه میشود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا میتوانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژیهای بازاریابی را حدس زد.
یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان میدهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیبتان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که میخواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین میخواهید بسنجید محصول جدید تا چهاندازه برایتان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول میتوانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، میتوانید با شبیهسازی گروهی از مشتریان هدف خود، ROI را به صورتی تقریبی بهدست آورید.
دو مثال برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
متال اول
یک سرمایهگذار را در نظر بگیریم. فرد الف سهامی پر ریسک را خریداری کرده است.
او سال گذشته ۵۰۰ سهم، هرکدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان را خریداری کرد. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار ۳۵۰۰ تومان است. او سهامش را میفروشد.
ROI وی ۲٫۵ یا ۲۵۰ درصد است؛ یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ تومانی که سرمایه گذاری کرده، ۲۵۰۰ تومان سود به دست آورده است.
حالا میتوانیم این سرمایه گذاری با سرمایه گذاری دیگری مقایسه کنیم. فرض کنیم وی ۱۰۰ سهم، هرکدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان خرید و هر سهم را ۱۲۵۰ تومان فروخت.
در این خرید، نرخ بازگشت سرمایه او تنها ۲۵ درصد یا ۰٫۲۵ بود. البته این هم بازگشت سرمایه خوبی است، اما به نسبت سرمایه گذاری قبلی، نرخ پایینتری دارد.
متال دوم
برای اینکه بتوانید درک بهتری از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشید و کمی از فاز تئوری خارج شویم، بد نیست این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم.
تصور کنید یک کتاب فروشی آنلاین دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری نصیبتان میشود ۲۰ هزار تومان باشد. از آنجایی که قیمت کاغذ بالا رفته و حاشیه سود کمی دارید و از طرف دیگر رقابت در بازار کار شما حسابی داغ است، تصمیم میگیرید یک میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی بپردازید تا بتوانید مشتریان خود را افزایش دهید.
حال تصور کنید درآمد کل شما در این کمپین ۱٫۵ میلیون تومان بوده است. حالا براساس فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داریم:
۰٫۵) = ۱،۰۰۰،۰۰۰ / (۱،۰۰۰،۰۰۰ – ۱،۵۰۰،۰۰۰
با ضرب نتیجه به دست آمده در ۱۰۰ متوجه میشوید که ROI شما ۵۰ درصد بوده که عدد خوبی است. در واقع اگر در ازای هر مشتری ۲۰ هزار تومان سود کنید، برای یک میلیون تومانی که بابت تبلیغات پرداخت کردهاید باید ۵۰ مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید و وگرنه ضرر میکنید. هر چه از تعداد مشتریانتان از ۵۰ نفر بیشتر شود، سود شما بیشتر خواهد بود.
تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه
در صورت مثبت بودن نرخ بازگشت سرمایه، میتوان آنرا بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن ROI، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، به سرمایهگذار بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. پس ROI هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد. البته برای خرید و فروش سادهی سهام این حقیقت آنقدرها اهمیت پیدا نمیکند، اما برای محاسبهی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده میشود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتیهای این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه میکنیم، معمولا مقدار آن تغییر میکند.
مزایای استفاده از ROI چیست؟
مهمترین ویژگی استفاده از ROI این است که درک سود و تأثیر سرمایه گذاری در تجارت شما میتواند هنگام تصمیم گیری برای کسب و کار شما بسیار حیاتی باشد
تحلیل و آنالیز پروژهها، ویژگی مهم نرخ بازگشت سرمایه
ROI به صاحبان کسب و کارها امکان بررسی و آنالیز پروژههای کوچک و بزرگ و میزان موفقیتشان در بلند مدت را فراهم میکند. شما میتوانید اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود را تعیین کرده و با استفاده از ROI میزان موفقیت و دستیابی به اهداف خود را بسنجید.
ارزیابی مالی کسب و کار، تعیین وضعیت حیات فعالیت شما
نرخ بازگشت سرمایه امکان ارزیابی مالی کسب و کار یا فعالیت شما را به خوبی فراهم میکند. حیات یک کسب و کار هم به همین ارزیابی مالی بستگی دارد. اگر نرخ بازگشت سرمایه کسب و کار شما پایینتر از میانگین حوزه تجارت آن است، لازم است سریعا استانداردها و شرایط جدیدی را برای بیرون رفتن از آن وضعیت در نظر بگیرید.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه
یکی از محدودیتهای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه همان طور که قبلا عنوان کردیم این است که بازدهی یک دارایی را در مدت زمان نگهداری آن نشان نمیدهد. این مشکل زمانی قابل توجه است که قصد مقایسه بازدهی چندین سرمایهگذاری با دوره نگهداریهای متفاوت را با هم داشته باشیم. برای مثال اگر نرخ بازگشت سرمایه یک سهم ۳۵% و نرخ بازگشت سرمایه سهمی دیگر ۲۵% باشد، شاید اینگونه به نظر برسد که سهم اول بازدهی بیشتری را کسب کرده است. اما توجه به مدت زمان سپری شده برای کسب بازدهی عاملی است که میتواند بر این موضع تاثیرگذار باشد. اگر فرض کنیم که نرخ بازگشت سرمایه سهم اول در مدت زمان ۵ سال و نرخ بازگشت سرمایه سهم دوم در دوره ۲ ساله به دست آمده است، بازدهی سهم دوم بهتر از بازدهی سهم اول است. لذا مدت زمان میتواند بر برداشت ما از میزان بازدهی یک دارایی مؤثر باشد. برای رفع این محدودیت سرمایهگذاران میتوانند از ROI سالانه استفاده کنند.
یکی از دیگر از محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه این است که ریسک سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد. (با انواع ریسک سرمایه گذاری آشنا شوید.) همان طور که شما هم میدانید بازدهی یک سرمایهگذاری ارتباطی مستقیم با ریسک آن دارد. هر چه که احتمال بازدهی یک سهم بیشتر باشد، پتانسیل ریسک آن نیز بیشتر خواهد بود. برای نمونه سرمایهگذاری که بازده انتظاری ۲۰% دارد، ریسک بیشتری از سرمایهگذار با بازده انتظاری ۱۰% خواهد داشت. اگر سهامداران تنها بر نرخ بازگشت سرمایه یک دارایی بدون در نظر گرفتن ریسک آن توجه کنند ، احتمال دارد نتیجه سرمایهگذاری متفاوتی را از آنچه که انتظار دارند، دریافت کنند.
برخی اوقات ممکن است ROI با نرخ واقعی متفاوت باشد. مخصوصا زمانی که هزینههای مختلف سرمایهگذاری در محاسبه نرخ لحاظ نشود. در نظر نگرفتن همه هزینههای خرید و نگهدرای یک دارایی ممکن است نرخ بازگشت سرمایه بیشتری را نشان دهد ولی در عین حال بازدهی غیرواقعی از آن را انعکاس دهد.
ROI به تنهایی کافی نیست
جریان نقدی یا همان کش فلوی کسب و کار شما به صورت مستقیم در ROI شما لحاظ نشده، بنابراین بررسی سلامت یک کسب و کار تنها با در نظر گرفتن ROI به صورت کامل و دقیق قابل انجام نیست.
برای مثال ممکن است ROI شما ۵% محاسبه شود، اما طبق کش فلو یک سرمایهگذاری بسیار پرهزینه به شمار برود. بنابراین برای بررسی میزان موفقیت کسب و کار خود، هرچند که باید نرخ بازگشت سرمایه را به صورت دقیق محاسبه و از آن استفاده کنید، اما نباید تنها همین یک معیار خاص را در نظر بگیرید. برای بررسی وضعیت کسب و کار خود تمامی جوانب را در نظر داشته باشید.
محاسبه ROI به درک کامل آینده نیاز دارد
اگر هنوز اعداد دقیقی برای هزینههای آینده ندارید، یا اگر اعداد محاسبه شده ممکن است در آینده تغییرات زیادی داشته باشد، ROI شما درست محاسبه نمیشود.
برای مثال اگر میزان سود شما در آینده تغییرات زیادی دارد، محاسبه ROI بسیار سخت است.
ROI فقط میزان موفقیت مالی مجموعه شما را میسنجد
برای مثال خرید کامپیوترها و میزهای جدید برای کارمندان یک مجموعه میتواند تاثیر منفی روی نرخ بازگشت سرمایه بگذارد اما این کار به راضی ماندن کارمندان شما و وفاداری بیشتر آنها به مجموعه کمک میکند.
در واقع ROI منافع غیرمالی یک سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد و لزوما همیشه قابل اتکا نیست.
بهبود نرخ بازگشت سرمایه
برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه راههای مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند میتوانند مصداقهای مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند. اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از “بازگشت سرمایه” مورد نظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلانتر، کاهش قیمت سر به سر، کاهش هزینههای تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثالهای خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه به جای تعریف “افزایش فروش” به عنوان هدف، “افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص” را به عنوان هدف در نظر بگیرید.
مشخصترین راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود است. دیگر راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه کاهش هزینههاست. هزینههای خود را به تعداد فروش سر به سر تقسیم کنید تا دید بهتری نسبت به راهها و فرصتهای کاهش هزینهها پیدا کنید.
توقعات خود را مورد ارزیابی دوباره قرار دهید. اینگونه نیست که هر سرمایه گذاری به صورت ریالی به شما سود برساند. به عنوان مثال ارسال ایمیل تبریک عید به مشتریان، فروش شما را افزایش نخواهد داد ولی سبب افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان میشود. یا مثلا دادن مزایا و تسهیلات بیشتر به کارمندان سبب افزایش مخارج شما شده ولی رضایت شغلی برای کارمندان ایجاد میکند و کارایی و راندمان آنها را افزایش خواهد داد. بنابراین توقعات خود از نرخ ROI را مورد بررسی دوباره قرار دهید تا بتوانید نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهید.
تیم آپکاد امیدوار است مطالب این نوشته برای شما مفید بوده باشد. لطفا نظرات و سوالات خود را با آپکاد در کادر پایین در میان بگذارید.