تکنیک اسکمپر (SCAMPER) یک تکنیک کاربردی برای دستیابی به تفکر خلاق، حل مسئله و بهبود محسوب میشود. درواقع این تکنیک یکی از تکنیکهای خلاقیت بهشمار میآید.
تکنیک اسکمپر یکی از جدیدترین تکنیکهایی است که از سوی متخصصان و بزرگان برای خلق ایده پیشنهاد شده است. در حالی که تکنیکهای مختلف تفکر خلاقانه و حل مسئله مانند طوفان مغزی معکوس، مدل تفکر هورسون، شش کلاه تفکر انتقادی و موارد دیگر وجود دارند، اسکمپر یکی از سادهترین و مستقیمترین روشها به حساب میآید. تکنیک اسکمپر مبتنی بر این ایده است که آنچه جدید میباشد، در واقع اصلاح چیزهای قدیمی موجود در اطراف ما است؛ با ذهن همراه باشید.
تکنیک اسکمپر چیست؟
روش SCAMPER ترکیبی از هفت روش و نگاه مختلف است تا مساله از جنبههای مختلف بررسی شود و اگر حرف اول آنها را کنار هم بگذاریم به کلمهی SCAMPER میرسیم:
Substitute به معنای جایگزین کردن
Combine به معنای ترکیبکردن یا آمیختن
Adapt به معنای منطبق کردن یا سازگار کردن
Modify به معنای اصلاح کردن
Put to another use به معنای استفاده برای کاربردهای دیگر
Eliminate به معنای حذف کردن
Reverse به معنای برعکس کردن (Rearrange یا چیدمان دوباره هم گفته میشود)
خیلی وقتها در یک جلسهی ایدهپردازی (انفرادی یا گروهی) از تمامِ هفت روش اسکمپر استفاده نمیشود، ضمناً بعضی از آنها هم پوشانی دارند و بخشی از نتایجشان شبیه هم است.
روش کار با تکنیک اسکمپر
در این روش شما در مورد هر کدام از موضوعاتی که در بالا ذکر کردیم در خصوص هر محصول و خدماتی که دارید باید سؤالاتی را مطرح کنید. در واقع با این سؤالات شما به بهبود محصولات و خدمات خود کمک میکنید. این روش همچنین منجر به شناخت نقاط ضعف در محصولات و خدمات تولیدی شما میشود که این مهم زمینه نوآوری برای خلق ایدههای جدید را فراهم میکند.
مراحل عملی پیاده سازی تکنیک اسکمپر
1 ) جایگزین کردن
در این مرحله از تکنیک اسکمپر باید به این فکر کنید که چه چیزهایی را در مورد محصول، خدمت یا فرآیند مورد نظر شما قابل تغییر و یا جایگزینی است. می توانید از سوالات راهنمای زیر استفاده کنید:
- چه چیزی را می توانم جایگزین کنم تا پیشرفت کنم؟
• چگونه می توانم مکان، زمان، مواد اولیه و یا افراد را جایگزین کنم؟
• آیا می توانم بخشی را جایگزین قسمت دیگری کنم یا قطعاتی را تغییر دهم؟
• آیا می توانم شخصی را جایگزین شخص دیگری کنم؟
• آیا می توانم قوانین را تغییر دهم؟
• آیا باید نام محصول را تغییر دهم؟
• آیا می توانم از مواد اولیه و یا اجناس دیگری استفاده کنم؟
• آیا می توانم از فرآیندها یا روش های دیگری استفاده کنم؟
• آیا می توانم شکل، رنگ، زبری، صدا یا بوی محصول را تغییر دهم؟
• آیا می توانم از این ایده برای پروژه های دیگر استفاده کنم؟
• آیا می توانم احساسات یا نگرش خود را نسبت به محصول مورد نظر تغییر دهم؟
مثال:
هنگامی که روسیه برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد، با مشکل کوچکی روبرو شدند. آنها دریافتند که خودکارهای موجود در فضا بدون جاذبه کار نمیکند و جوهر خودکار به سمت پائین جریان نمی یابد و روی سطح کاغذ نمی ریزد. روسیه برای حل این مسئله به جای استفاده از خودکار از مداد استفاده کرد و به همین سادگی مشکل حل شد!
به جای استفاده از گازوئیل برای روشن کردن تنور نانوایی، می توان از انرژی خورشیدی استفاده نمود.
استفاده از پوست کن به جای چاقو در آشپزخانه برای سریع تر کردن روند آشپزی
2) ترکیب در تکنیک اسکمپر
روش ترکیبی تمایل به تجزیه و تحلیل و ادغام دو ایده دارد. در بعضی موارد، ترکیب دو ایده نوآورانه میتواند منجر به محصول یا فناوری جدید شده که در نهایت تبدیل به قدرت بازار میشود. به عنوان مثال، ادغام فناوری تلفن با دوربین دیجیتال، محصول انقلابی جدیدی را در صنعت ارتباطات ایجاد کرد. بحث در مورد روش ترکیبی میتواند شامل سوالات زیر باشد:
آیا میتوانیم دو مرحله از روند را با هم ادغام کنیم؟
آیا میتوانیم دو فرآیند را همزمان انجام دهیم؟
آیا شرکت ما میتواند منابع را با شریک دیگری در بازار ترکیب کند؟
آیا میتوانیم دو یا چند مؤلفه را با هم مخلوط کنیم؟
3) سازگاری
سازگاری به بحثی در مورد طوفان مغزی اشاره دارد که هدف آن تنظیم یا ترکیب محصول یا خدمات برای تولید بهتر است. بدان معنی که هدف از سازگاری ، اصلاح یا بهبود محصولات، خدمات یا فرآیند برای دستیابی به خروجی بهت است.اصلاح شامل تغییرات کوچک یا اساسی در کل پروژه است. این ویژگی می تواند به تغییرات جزئی یا تغییرات اساسی در کل پروژه منجر شود. Adaption یا سازگاری یکی از تکنیک های کارآمد برای حل مشکلات از طریق تقویت سیستم موجود است.
سازگاری در جلسه طوفان مغزی می تواند سؤالات زیر را شامل شود:
- برای رسیدن به نتایج بهتر باید چه تغییری کنیم ؟
- در این مورد خاص چه کار دیگری می توان انجام داد ؟
- چگونه می توان روند موجود را بهبود بخشید ؟
- چگونه می توانیم محصول موجود را تنظیم کنیم؟
- چگونه می توان فرایند را انعطاف پذیرتر کرد ؟
- چگونه می توان فرایند را انعطاف پذیرتر کرد ؟
4) Modify یا اصلاح
متد «اصلاح» با اینکه شباهتهای زیادی با متد «سازگاری» دارد، تفاوتهای عمدهای دارد که بر اساس همین تغییرات، آن را یک شیوه جداگانه در نظر گرفتهاند. در روش مودیفای یا اصلاح، در مقیاسی گستردهتر یک پروسه تغییر میکند؛ به این معنا که میتوان روند کلی یک کار تیمی را سرعت بخشید یا در سمت مقابل، از سرعت روند پروژه کاست. در این روش، اعضا باید روی حل مشکلات تمرکز کنند. در این بخش باید این دسته از سوالات را از خود یا دیگران بپرسیم:
- چگونه و به چه صورت اصلاح یک پروسه موجب بهبود پیامدها میشود؟
- اگر از پایگاه مصرف دوگانه بهرهمند شویم آیا این مسئله روی بازدهی به صورت چشمگیر از لحاظ آماری تاثیری دارد؟
- اگر بازار و مارکت با آنچه که در حال حاضر شاهدش هستید تفاوت داشت، پروسه و فرایند چطور به نظر میرسید؟
- آیا این قابلیت را داریم تا پروسه و فرایند را برای راندمان بهتر تغییر داده یا اصلاح کنیم؟
- اگر بتوان محصول را دو برابر اندازه فعلی کرد، چه اتفاقی (خواه مثبت و خواه منفی) رخ میدهد؟
تکنیک مودیفای یا اصلاح بیشتر روی روند کلی یک فرایند متمرکز است تا خروجی بهتری هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی حاصل شود.
5) استفاده برای کاربرد دیگر
پرسش های اصلی که در این مرحله باید در نظر گرفت عبارت اند از : چگونه می توان از این محصول برای کار های دیگر نیز استفاده نمود؟ روش های جدید استفاده از محصول یا خدمات من چیست؟ آیا اگر محصول را اصلاح کنم، می توانم با دسته مشتریان جدیدی ایجاد کنم؟ آیا بازار دیگری برای محصول وجود دارد؟
سوالات تکمیلی:
• از محصول من برای چه کار های دیگری می توان استفاده کرد؟
• کودک چگونه از محصول مذکور استفاده می کند؟ – یک فرد مسن چطور؟
• افراد دارای معلولیت چگونه از آن استفاده می کنند؟
• آیا دسته مشتری دیگری به محصول من نیاز دارد یا آن را می خواهد؟
• آیا این محصول می تواند توسط افراد دیگری به غیر از افرادی که در ابتدا به عنوان مشتری در نظر گرفته شدند، استفاده شود؟
• آیا روش های جدیدی برای استفاده از این محصول وجود دارد؟
• آیا با اصلاح محصول می توان کاربرد های دیگری برای آن به وجود دارد؟
مثال: تبدیل شال و روسری به پانچو و پیراهن های زنانه، تبدیل کردن قوطی های کنسرو مصرف شده به جامدادی با اندکی تزئین کردن و به طور کلی استفاده از وسایل دور ریختنی برای کاربرد های تازه
6) حذف کردن یا Eliminate
یکی از روشهای موجود در تکنیک اسکمپر، حذف کردن است. یک فرایند خاص را در نظر بگیرید و آن را به بخشهای مختلفی تقسیم کنید. سپس روی هر کدام از این بخشهای تحقیق کنید و ببینید اگر یک بخش خاص از یک فرآیند حذف شود، آن فرایند چه تغییری میکند؟ گاهی با حذف یک بخش خاص نه تنها فرآیند آسیبی نمیبیند، بلکه راندمان و بازدهی آن چند برابر میشود.
ین دسته از سوالات را از خود یا دیگران بپرسیم:
- اگر یک بخش را از فرایند حذف کنیم، چه اتفاقی رخ میدهد؟
- پس از حذف یک بخش از فرایند، چگونه میتوان بدون آن بخش، به همان میزان خروجی در زمان گذشته برسیم؟
- آیا به وجود این بخشِ خاص – که قرار است حذف شود – احتیاج داریم؟
- اگر در یک سناریو، نیمی از منابع شرکت را حذف کنیم چه اتفاقی رخ میدهد؟ آیا میتوان با تدابیری به همان خروجی قبلی برسیم؟
روش «حذف کردن»، همانطور که از نامش پیداست بیشتر برای حذف مراحل غیرضروری سودمند واقع میشود و کاهش بخشهای اضافی در یک فرایند، این امکان را فراهم میکند تا خلاقیت بین اعضای تیمی به نوعی گسترش پیدا کند؛ چون در این سناریو، یک کارمند میتواند فارغ از فشار کاری و با خیالی آسودهتر ایدهپردازی کند.
7) معکوس یا وارونه سازی
سرانجام ، تکنیک معکوس یا تنظیم مجدد با هدف کشف پتانسیل نوآورانه هنگام تغییر ترتیب روند در خط تولید، انجام می شود. معکوس کردن فرآیند یا بخشی از آن می تواند به حل مشکلات یا تولید محصول خلاقانه تر کمک کند.
سوالات این بخش شامل موارد زیر است :
- چه اتفاقی می افتد ، اگر روند را معکوس کنیم ؟
- چگونه می توانیم وضعیت فعلی را برای خروجی بهتر ، تنظیم مجدد کنیم؟
- چه می شود اگر آن را رو به عقب در نظر بگیریم ؟
- آیا می توانیم عناصر را تعویض کنیم؟
مثالهایی از برندهای موفق جهان که از تکنیک اسکمپر استفاده کردهاند
برند و کسبوکارهای زیادی در دنیا وجود دارد که برای پیشرفت و رشد خود با پناه بردن به روشهای متعدد توانستهاند با گذر زمان پیشرفت کنند. در این مقاله میخواهیم نگاهی گذرا و بسیار مختصر داشته باشیم بر برندهایی که به گفته خودشان یا با تجزیه و تحلیلهای دیگر موفق شدهاند با بهره جستن از تکنیک اسکمپر موفق شوند.
مکدونالد (McDonald)
مکدونالد، برندی است که حداقل یک بار نام آن را شنیدهاید. این رستوران زنجیرهای که در سطح جهانی شناخته شده، از ابتدای مسیرش اینگونه نبوده است. مدیر مکدونالد با آزمون و خطاهای زیادی توانسته مشکلات پروسه فرایند کسبوکار خود را برای ارائه خدمات و محصول برطرف کنند. جدا از اینکه مکدونالد توانسته برای محصولات غذایی متنوع خود از یک فرمول خاص و محرمانه بهره ببرد، آنها از تکنیک اسکمپر نیز استفاده کردهاند.
ما در حال حاضر درباره هفت تکنیک اسکمپر اطلاعات خوبی کسب کردهایم و بر اساس سرگذشت شرکت مکدونالد و بررسی مروری زندگی رِی کراک (Ray Kroc)، موسس مکدونالد میتوانیم برخی از متدهای اسکمپر را در این برند شناسایی کنیم. مکدونالد از سه تکنیک «استفاده دیگر»، «حذف کردن» و «اصلاح» برای بهبود وضعیت راندمان کلی کسبوکار استفاده کرده است. مکدونالد در برههای از زمانِ کاری خود تصمیم گرفت علاوه بر پخت همبرگر و تحویل به مشتری، با فروش و اجاره رستورانها نیز کسب درآمد کند. این توسعهی برند، با تکنیک «استفاده دیگر» میسر شد.
مکدونالد برای تسریع فرایند تحویل غذا به مشتریان خود از یک نقطه به بعد به آنها اجازه داد تا خودشان برای سرو غذا دست به کار شوند و با این تدبیر، فرایند جذب و استخدام پیشخدمت تا حد چشمگیری کاهش و حتی در برخی از رستورانها به طور کلی حذف شد.
این ایده خلاقانه با روش «حذف کردن» میسر شد. در انتها آنها از تکنیک «اصلاح» بهرهبرداری کردند و روند تولید را در بخشی تغییر دادند. به این صورت که مشتریها میبایست قبل از میل کردن غذا، مبلغ هزینه را به صورت تمام و کمال پرداخت کنند. پس همانطور که مطالعه کردهاید، تکنیک اسکمپر به نوعی توانست مکدونالد را از یک برند کوچک به یک برند جهانی تبدیل کند. البته این سوال همچنان پابرجاست که آیا رِی کراک بدون بهره بردن از تکنیک اسکمپر همچنان میتوانست موفق ظاهر شود؟ شاید او میتوانست، اما نه در یک بازه زمانی کوتاهمدت؛ بلکه مدت زمان زیادی طول میکشید تا موسس مکدونالد با آزمون و خطا بتواند برند خود را در مسیر درست خود قرار دهد.
اطلاعات خیلی جدید و عالی در زمینه خلاقیت را در مقاله چند راهکار خلاقانه در رونق کسب و کار – خلاقیت در افزایش مشتری بخوانید.
بهترین روش نحوه استفاده از تکنیک اسکمپر
ابتدا از یک محصول یا خدمات موجود استفاده کنید. این اقدام می تواند در مورد یک محصول، خدمات یا ایده موجود باشد که می خواهید آن را بهبود ببخشید و یا می تواند یک نقطه شروع عالی برای توسعه آینده باشد. سپس، به سادگی از لیست پایین بروید و در مورد هر یک از عناصر هفتگانه سؤال کنید.
سؤالات را بر روی مقادیر، مزایا، خدمات، نقاط لمس، ویژگی های محصول، قیمت گذاری، بازارها و اساساً هر جنبه مرتبط دیگری که ممکن است فکر کنید مربوط به نیازهای ایده شما می باشد، اعمال کنید.
به جواب هایی که بدست آورده اید، نگاه کنید . آیا هر یک از پاسخ ها راه حل های مناسبی هستند ؟
آیا می توانید از هر یک از آن ها برای ایجاد یک محصول جدید استفاده کنید یا کالای موجود را توسعه دهید ؟
ایده های خوب را در نظر بگیرید و در مورد آن ها بیشتر تحقیق کنید.
با استفاده از تکنیک اسکمپر می توان با 7 دیدگاه متفاوت، به بررسی مشکلات پرداخت. این روش کلی نگر کمک می کند تا بهترین تصمیمی را اتخاذ کنید که موجب خلاقیت و نوآوری و درآمد بیشتر شود.
یک کسب و کار پر رونق با استفاده از تکنیک اسکمپر می تواند تحول زیادی در کسب و کار خود ایجاد کند.
کلام آخر
شاید به خاطر سپردن هفت دیدگاه در تکنیک اسکمپر با کلمات انگلیسی کمی سخت باشد. می توان به جای SCAMPER، از عبارت فارسی «حکومت آج» به این صورت استفاده کرد :
- حذف
- کاربرد دیگر
- وارونه سازی
- مناسب کردن برای یک هدف دیگر
- ترکیب
- اصلاح
- جایگزینی
بسیار سپاسگذاریم که تا پایان این مقاله با آپکاد همراه بودید. اگر در زمینه تکنیک اسکمبر و ایجاد خلاقیت در کسب و کار خود نیاز به اطلاعات بیشتری داشتید حتما از مشاوره رایگان آژانس بازاریابی آپکاد استفاده کنید قطعا پیشنهادات ما کمک بزرگی به شما خواهد کرد .